او حتماً شایستگی آن را داشته و مطمئناً برای رسیدن به این جایگاه و موقعیت، تلاش زیادی کرده است.ممکن است این فکر که دیگران در شرایط بهتری از شما قرار دارند، خوشبختتر و خوششانسترند، از نعمتهای بیشتری برخوردارند و در زندگیشان هیچ مشکلی ندارند، مدتها ذهن شما را به خود مشغول کرده باشد. این نوع طرز فکر، سبب میشود که مدام بخواهید خودتان را با دیگران مقایسه کنید اما واقعیت، چیز دیگریست. اشکال کار در شیوهی تفکر شماست. فیلتر ذهنی، روشیست که شما با استفاده از آن، سعی میکنید برخی از اطلاعات را نادیده بگیرید و برخی دیگر را پررنگ کنید. این کار به تحریف اطلاعات منجر میشود و سبب میگردد که نتوانید واقعیتها را آنگونه که هست، ببینید. برای مقابله با تحریف شناختی، بهکارگیری تکنیکهای زیر میتواند مفید باشد:
1- تفکر همه یا هیچ را کنار بگذارید:
هیچچیز سیاه و سفید و مطلقی وجود ندارد؛ همهچیز نسبیست؛ بنابراین نمیتوان انسانها را صرفاً در دو طبقهی سیاه و سفید یا بدبخت و خوشبخت جایداد. بهیاد داشته باشید که قانون خوشبختی، نسبیست و هیچکس صددرصد خوشبخت یا بدبخت نیست. بسیاری از افرادی که شما در ظاهر، آنان را در طبقهی بدبخت قرارمیدهید، ممکن است واقعاً بدبخت نباشند، بلکه از نعمتهایی در زندگیشان بهرهمند باشند که شما از آنها بیخبرید. از طرفی، بسیاری از افرادی که در ظاهر خیلی خوشبخت بهنظر میرسند نیز ممکن است در زندگیشان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنند و دلیلی نمیبینند که درمورد آن با شما یا دیگران حرفی بزنند؛ بنابراین لازم است در دستهبندی انسانها بهجای استفاده از دو طبقهی سیاه و سفید، افراد را بهصورت طیف دستهبندی نمایید.